شکوفاشکوفا، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 5 روز سن داره

شکوفا و خاله انقه

جشن تولد شکوفا

سلام بچه ها.اول مرداد تولد گرفتم.البته چهارم مرداد تولدمه ولی چون اون روز مهمونامون نمیتونستن بیان منم زودتر تولد گرفتم.جاتون خیلی خالی بود چون من تو ماه مبارک رمضون به دنیا اومدم سعادت دارم که به مهمونام افطاری هم بدم.بعد از خوردن افطاری ی هو برق رفت.ما هم تو این فاصله تولد رو گرفتیم .کیکی هم که سفارش داده بودم  باب اسفنجی بود.من با دوستم اوا خیلی رقصیدم کلی هم هدیه گرفتم .ولی هوا خیلی گرم بود وهمه خودشونو باد میزدن.خلاصه برق اومد وشام خوردیم ی هو کولر سوخت... همه گرمشون بود ولی خیلی خوش گذشت
11 مرداد 1393

شانه کردن موهام

سلام.دوستم.15 تیرماه 93 من برای اولین بار موهام شونه کردم .آخه همیشه مامانم موهام شونه میکنه.منم میخواستم به مامانم ثابت کنم که دیگه بزرگ شدم.دیروز هم من وییو موهای شیرین جون کوتاه کردیم.خیلی خوشگل شده.جاتون خالی.  
20 تير 1393

اغاز ماه مبارک رمضان

سلام. به همه ی نی نی وبلاگی هایی که کم کم دارن بزرگ میشن.حلول ماه مبارک رمضان رو به همگی شما و بابا مامانای مهربون تبریک میگم.ایشالا تا چند سال دیگه هم ما به جمع روزه داران میپیوندیم.به امید اون روز.امین.
15 تير 1393

شکوفا درحیاط مهدکودک

راستی اسم  خانم معلمم خاله ثریا ست .اون خیلی مهربونه.من خیلی دوسش دارم.امروز با بچه ها صندلی بازی کردیم.تو حیاط هم دنبال بازی کردیم. خیلی با حال بود.تاب وسرسره بازی هم کردیم .راستی عمو زنجیر بازی هم کردیم.وقتی هم که میخواستم بیام خاله ثریا ی کاردستی که بچه ها به مناسبت روز پدر درست کرده بودن به من داد تا به بابا رضا بدم. راستی تو حیاط هم خمیر بازی کردیم.نقاشی هم کشیدم. ...
11 خرداد 1393

شکوفا در مهد کودک

سلام  بچه ها امروز برای اولین بار با مامانم رفتیم مهد کودک و من موندم  البته مامانم هم موند.قبلا هم رفته بودم  ی مهد دیگه فقط 5 دقیقه موندم.اسم مهد کودکم شادی .با بچه ها کلی بازیکردم.
11 خرداد 1393

شکوفا در موزه ی کودک

 سلام بر بچه های دوست داشتنی.شکوفا جدیدا خیلی شیطون شده وخیلی هم شیرین زبونی میکنه.             شکوفا خاله شهلا رو که بهش میگه (ییو) رو خیلی دوس داره.ییو هم شکوفا رو دوس داره وبه شکوفا خیلی احترام میذاره شکوفا روزای چهارشنبه وپنجشنبه رو با ییو میگذرونه. چون مامان شکوفا میره دانشگاه. وتو این مدت ییو شکوفا رو به موزه ی کودک میبره،شکوفا موزه ی کودک رو خیلی دوست داره.اونجا واسه بچه ها خاله پیرزن رو اجرا میکنن،وشکوفا هم شیفته ی این نمایش عروسکی شده به طوری که توی خونه هم میگه ییو بیا خاله پیرزن رو بازی کنیم.وییو همطبق همیشه بازی مورد علاقه ی شکوفا رو بازی میکنه.بعضی وقتها شکوفا میشه ...
20 ارديبهشت 1393

شکوفا در دلفارینیوم برج میلاد

سلام بچه ها.امروز با خاله اقدس که (خاله مامانم )ومامان جون وییو ومامانم رفتیم برج میلاد ونمایش شیرهای دریایی رو تماشا کردیم.جاتون خالی بود.خیلی خندیدیم.اسم شیرهای دریایی سام و ستاره بود.ستاره یکسال ونیمش بود.
29 فروردين 1393

شکوفا وخیاطی

سلام بچه ها امروز برای اولین بار با کمک مامانم دکمه لباسم رو با سوزن دوختم.البته هفته پیش برای اولین بار بود که یک تیکه پارچه رو دوختم. ...
19 اسفند 1392

شکوفا ومهدکودک

سلام دوستم.امروز برای اولین بار رفتم مهد کودک مشکات.اونجا خیلی کم موندیم حدود 10 دقیقه.دوست دارم مامانم هم بمونه.ولی باید کم کم عادت کنم که مامان میره و بعد می اد سراغم.اونجا رو خیلی دوست دارم.کلاس موسیقی هم داره. اونجا کلی با بچه ها بازی میکنم.هورااااااا ...
11 اسفند 1392