شکوفاشکوفا، تا این لحظه: 13 سال و 9 ماه سن داره

شکوفا و خاله انقه

شکوفا وخیاطی

سلام بچه ها امروز برای اولین بار با کمک مامانم دکمه لباسم رو با سوزن دوختم.البته هفته پیش برای اولین بار بود که یک تیکه پارچه رو دوختم. ...
19 اسفند 1392

شکوفا ومهدکودک

سلام دوستم.امروز برای اولین بار رفتم مهد کودک مشکات.اونجا خیلی کم موندیم حدود 10 دقیقه.دوست دارم مامانم هم بمونه.ولی باید کم کم عادت کنم که مامان میره و بعد می اد سراغم.اونجا رو خیلی دوست دارم.کلاس موسیقی هم داره. اونجا کلی با بچه ها بازی میکنم.هورااااااا ...
11 اسفند 1392

شکوفا دوچرخه میخره

سلام بچه ها دیروز بامامان وبابام رفتیم قلمستون و من دوچرخه خریدم.رنگش صورتیه.بعدش رفتیم برای دوچرخم بوق هم خریدیم.من کلاه وزانوبند هم خریدم.هورا من دوچرخه دارم عکس کیتی هم روی دوچرخم. ...
24 بهمن 1392

شکوفادردانشگاه

سلام بچه ها امروز بامامانم رفتیم دانشگاه البته این برای چندمین باره که میرم.بعدش رفتیم مغازه اسباب بازی ومن لودر خریدم.شبیه مال پسردایی شنتیام.بعد از سر کوچه توش خاک ریختم.
9 بهمن 1392

شکوفاوآبمیوه گیری.

سلام بچه ها بالاخره امتحان مامانم تموم شد .حالا دیگه وقت داره برام مطلب بنویسه.بچه ها من الان برای اولین بار دارم آب پرتغال میگیرم. خیلی باحاله .تا حالا 2تا لیوان آب گرفتم.مامانم هم داره میخوره.بابام هم خیلی ذوق میکنه
5 بهمن 1392

شکوفا وکفش جدید

سلام بچه ها دیروز با مامان وبابا رفتیم خیابون بهار کفش کتونی ساق دار خریدم.تازه چراغ هم داره.از همون جا هم پوشیدم پام وهی تو مغازه میدوییدم.بعدش رفتیم مغاره اسباب بازی ومن تفنگ خریدم. ...
12 دی 1392

شکوفاوی عالمه اسباب بازی

سلام  بچه ها دیشب با مامان وبابارفتیم خیابون جمهوری دوچرخه بخرم آخه ازوقتی شنتیا دوچرخه خریده منم به هوس انداخته.ولی نداشتن گفتن باید از گمرک بخریم ما هم واس اینکه دست خالی نیایم کیبرد خریدم بلندگو هم داره.میتونم موسیقی بزنم البته اول میخواستم اتو بخرم .بعد که کیبرد رو دیدم گفتم آخ جون.
5 دی 1392

شکوفادرترمینال جنوب

سلام بچه ها امروز با مامانم وبابارضا رفتیم ترمینال جنوب دنبال مامان جون تا اتوبوس برسه من بستنی خورم حسابی یخ کردم آخه مامان جونم از ملایر اومده بازم نوبت دندونپزشکی داره.از اونجا هم کتاب الفبا خریدم امشب که ما خونه ییو بودیم من گفتم (ایشالا من برم مدرسه)همه ذوق کردن مامانم بغلم کرد. ...
3 دی 1392

شکوفاوشب یلدا

سلام بچه ها امشب خیلی به من خوش گذشت آخه امشب شب یلدا بود وما مهمون داشتیم عمه اینا ومامان جون وبابا جون بودن فقط جای ییو و مامان جون ودیدین(شیرین)جون خالی بود.با امینی خیلی بازی کردم.کالاسکه نی نیم خراب شده بود عمو پیام درستش کرد.راستی امشب کلی هم سازدهنی وموسیقی زدیم ...
1 دی 1392